آکادمی مسترسیگنال, آموزش ارز دیجیتال, آموزش رایگان فارکس

کندل چیست | قدم اول دنیای پرایس اکشن و تحلیل بازار

کندل چیست کلید ورود به دنیای پرایس اکشن و کندل شناسی

کندل شناسی یکی از پایه‌ ای‌ ترین و در عین حال قدرتمندترین ابزار های تحلیل در بازار های مالی است که به معامله‌گر کمک می‌کند تنها با نگاه به شکل و رفتار کندل‌ها، تصمیمات معاملاتی دقیق‌تری بگیرد. در واقع، کندل‌ ها زبان بدن بازار هستند؛ آنها احساسات، تردیدها، هیجان‌ها و تصمیمات خریداران و فروشند گان را در قالبی بصری و قابل‌درک نمایش می‌دهند.

کندل استیک، که ریشه در تحلیل شمعی ژاپنی دارد، امروز به یکی از ارکان اصلی پرایس اکشن تبدیل شده است، چرا که دقیق‌ترین و خالص‌ترین شکل از رفتار قیمت را به نمایش می‌گذارد. در این مقاله قصد داریم به آموزش کامل کندل استیک و بررسی مهم‌ترین الگوهای کندلی بپردازیم تا بتوانید به‌عنوان یک تریدر، بازار را به زبان خودش بشنوید و تحلیل کنید.

 

کندل چیست؟

کندل استیک یا شمع ژاپنی، یکی از رایج‌ترین روش‌ها برای نمایش حرکت قیمت در بازارهای مالی است. هر کندل، در واقع روایت‌گر جنگ بین خریداران و فروشندگان در یک بازه زمانی مشخص است.
کندل‌ها زبان بدن بازار هستند؛ بدون نیاز به حرف زدن، به شما می‌گویند چه کسی در بازار قدرت دارد: خریدار یا فروشنده.
در این مقاله، قرار است یاد بگیریم کندل چیست، از چه اجزایی تشکیل شده، و چطور می‌توانیم با کمک آن‌ها رفتار بازار را بهتر تحلیل کنیم.

کندل از چه اجزایی تشکیل شده؟ (۸ پارامتر اصلی)

کندل شناسی با کندل استیک ها زبان بدن بازار در ساختار پرایس اکشن هستند

۱. رنگ کندل

  • رنگ کندل نشان‌دهنده جهت حرکت قیمت است.

  • اگر قیمت بالاتر از نقطه شروع بسته شده باشد، کندل صعودی و معمولاً به رنگ سبز یا سفید است.

  • اگر قیمت پایین‌تر از نقطه شروع بسته شود، کندل نزولی و معمولاً به رنگ قرمز یا سیاه دیده می‌شود.

۲. بدنه کندل (Body)

  • بخش اصلی کندل که فاصله بین قیمت باز شدن و بسته شدن را نشان می‌دهد.

  • بدنه بزرگ: یک روند قوی را نشان می‌دهد.

  • بدنه کوچک: نشانه‌ای از تردید یا تعادل نسبی بین خریدار و فروشنده است.

۳. سایه کندل (Shadow)

  • خط‌های نازکی که بالای بدنه (سایه بالا) و پایین بدنه (سایه پایین) قرار می‌گیرند.

  • سایه‌ها نشان می‌دهند که بازار تا کجا بالا یا پایین رفته ولی در آن قیمت‌ها تثبیت نشده است.

  • سایه‌ها تلاش ناموفق بازار برای ادامه مسیر را نشان می‌دهند؛ یعنی همان حرف‌های ناگفته بازار.

۴. قیمت باز شدن (Open)

  • اولین معامله‌ای که در آن بازه زمانی انجام شده.

  • مشخص می‌کند که بازار از کجا شروع به حرکت کرده است.

۵. قیمت بسته شدن (Close)

  • آخرین معامله در پایان بازه زمانی کندل.

  • این قیمت، جهت کلی کندل را مشخص می‌کند (صعودی یا نزولی) و در تحلیل‌های تکنیکال بسیار اهمیت دارد.

۶. بالاترین قیمت (High)

  • بیشترین قیمتی که در طول تشکیل کندل ثبت شده.

  • نشان‌دهنده نقطه‌ای است که فروشندگان وارد عمل شده‌اند و قیمت را به سمت پایین کشیده‌اند.

۷. پایین‌ترین قیمت (Low)

  • کم‌ترین قیمت در بازه زمانی کندل.

  • جایی که خریداران وارد بازار شده و از ریزش بیشتر جلوگیری کرده‌اند.

۸. تایم‌فریم (Time Frame)

  • بازه زمانی‌ای که کندل آن را پوشش می‌دهد.

  • مثلاً یک کندل یک‌ساعته یعنی تمام اطلاعات آن کندل، فقط مربوط به یک ساعت است.

  • انتخاب تایم‌فریم مناسب، درک دقیق‌تری از رفتار بازار به شما می‌دهد.

با درک این پارامتر ها، شما می‌توانید نه‌تنها شکل ظاهری کندل‌ها بلکه احساسات پشت حرکت قیمت‌ها را نیز درک کنید. در ادامه مقاله به الگوهای کندلی می‌پردازیم و یاد می‌گیریم چگونه از آن‌ها در تصمیم‌گیری معاملاتی استفاده کنیم.

اهمیت کندل‌ها در پرایس اکشن

در پرایس اکشن، تحلیل‌گر سعی می‌کند با مشاهده‌ی کندل‌ها و الگوهای آن‌ها، روان‌شناسی بازار را درک کند. کندل‌ها ترجمه‌ی رفتار معامله‌گران در قالب تصویر هستند. هر کندل اطلاعاتی در مورد قدرت خریداران، فشار فروش، تردید بازار یا تغییر روند را منتقل می‌کند. به همین دلیل، شناخت دقیق آن‌ها حیاتی است.

  • رنگ کندل = جهت فشار بازار
  • بدنه = قدرت خریدار یا فروشنده
  • سایه = تلاش شکست‌خورده یک طرف بازار

⛔ کندل Candlestick باید در بافت ساختار بازار، در کنار روند، نواحی کلیدی، و سایر کندل‌ها تحلیل شود.

مثال‌ برای درک بهتر:

نوع کندلتحلیل اولیه
بدنه سبز بلند بدون سایهقدرت خریداران، احتمال ادامه رشد
بدنه قرمز بلند بدون سایهتسلط کامل فروشندگان، ادامه ریزش
بدنه کوچک + سایه بلند پاییناحتمال برگشت صعودی (پین بار صعودی)
بدنه کوچک + سایه بلند بالاهشدار ضعف در روند صعودی

🎬 ویدیو: آموزش تصویری اجزای کندل استیک

در این ویدیو به‌صورت ساده و تصویری با ۸ پارامتر اصلی تشکیل‌دهنده کندل آشنا می‌شوید. اگر تازه‌وارد هستید یا دوست دارید زبان کندل‌ها را بهتر درک کنید، این ویدیو نقطه شروع بسیار خوبی برای شماست.

📌 موضوعاتی که در این ویدیو یاد می‌گیرید:

  • نقش رنگ، بدنه و سایه در تحلیل کندل

  • درک مفهوم قیمت‌های باز، بسته، بالا و پایین

  • اهمیت تایم‌فریم در تحلیل پرایس اکشن

  • و نکات کلیدی از زبان بدن کندل‌ها

🔔 حتماً ویدیو را ببینید و اگر سوالی داشتید در بخش نظرات بپرسید.

مقایسه نمودار کندلی و نمودار خطی

نمودار خطی و نمودار کندلی هر دو برای نمایش تغییرات قیمت استفاده می‌شوند، اما اطلاعاتی که ارائه می‌دهند متفاوت است. نمودار خطی فقط قیمت بسته شدن را در هر بازه زمانی نمایش می‌دهد و تصویری کلی از روند بازار به ما می‌دهد.

اما نمودار کندلی جزئیات بیشتری دارد؛ مثل قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت. این جزئیات کمک می‌کنند تا رفتار بازار، فشار خریداران و فروشندگان و حتی احساسات پنهان در بازار را بهتر بفهمیم. به همین دلیل، نمودار کندلی انتخاب اول بسیاری از تحلیل‌گران تکنیکال و معامله‌گران پرایس اکشن است.

✅ مزایای کندل نسبت به نمودار خطی:

ویژگینمودار خطیکندل استیک
نمایش Open/High/Low/Close
امکان تحلیل روانشناسی بازار
نمایش دقیق نوسانات درون تایم‌فریم
قابل استفاده در پرایس اکشن
تشخیص الگوهای برگشتی و ادامه‌دهنده

قیمت باز و بسته شدن کندل استیک ها از کجا می‌آید؟

این همان موضوع مهم در کندل شناسی است که ما را به تایم فریم یا بازه زمانی مشخص (مثلاً یک دقیقه، یک ساعت یا یک روز) هدایت می کند. قیمت‌ها مدام در حال نوسان هستند. اما:

  • اولین قیمتی که در آغاز یک بازه زمانی ثبت می‌شود، قیمت باز شدن (Open) است.

  • آخرین قیمتی که در پایان همان بازه زمانی ثبت می‌شود، قیمت بسته شدن (Close) است.

به‌عنوان مثال:

  • در نمودار شمعی ۱ ساعته، قیمت در ساعت ۱۰:۰۰:۰۰ باز می‌شود (Open)، و هر نوسانی که رخ دهد ثبت می‌شود تا ساعت ۱۰:۵۹:۵۹ که قیمت بسته می‌شود (Close).

  • همین منطق در تمام تایم‌فریم‌ها (حتی روزانه یا ماهانه) برقرار است.

📌 این اطلاعات توسط پلتفرم‌های معاملاتی، صرافی های ارز دیجیتال یا کارگزاری‌های فارکس از طریق داده‌های بازار در زمان واقعی جمع‌آوری می‌شود.

 تایم‌فریم کندل چیست و چرا اهمیت دارد؟

 تایم‌فریم کندل چیست و چرا اهمیت دارد؟
 تایم‌فریم کندل چیست و چرا اهمیت دارد؟

در دنیای تحلیل تکنیکال و کندل شناسی، کندل‌ها مانند داستان‌هایی کوتاه از رفتار قیمت هستند. اما هر کندل این داستان را در یک بازه زمانی مشخص روایت می‌کند. این بازه زمانی را «تایم‌فریم» (Time Frame) می‌نامیم.

⏱تایم‌فریم کندل یعنی مدت‌زمانی که طی آن اطلاعات قیمتی ثبت شده و یک کندل ساخته می‌شود.

برای مثال:

  • در تایم‌فریم ۱ دقیقه (M1): هر کندل نمایانگر نوسانات قیمت در یک دقیقه است.

  • در تایم‌فریم روزانه (D1): هر کندل نمایانگر نوسانات کل روز معاملاتی است.

تایم‌فریم زاویه نگاه شما به نمودار کندلی

تایم‌فریم، نوع نگاه شما به بازار را تغییر می‌دهد. درست مثل زوم‌کردن روی یک نقشه:

تایم‌فریم پایینتایم‌فریم بالا
پر از جزئیات، نوسانات بیشترساده‌تر، دید بلندمدت‌تر
مناسب اسکالپ و معاملات کوتاهمناسب تریدرهای نوسانی یا پوزیشن تریدرها
نویز زیاد، احتمال سیگنال‌ فیکسیگنال‌های قوی‌تر، ولی کندتر

تحلیل چندتایم‌فریمی (Multi-Time Frame Analysis)

یکی از تکنیک‌های مهم در پرایس اکشن استفاده همزمان از چند تایم‌فریم است. الگوهای کندلی که در تایم‌فریم‌های بالاتر شکل می‌گیرند، معمولا اعتبار بیشتری دارند و می‌توانند سیگنال‌های قوی‌تری برای ورود یا خروج ارائه دهند. تایم‌فریم‌های پایین‌تر نیز می‌توانند نقاط دقیق‌تر برای ترید کوتاه‌مدت را نشان دهند.

انواع کندل در تحلیل تکنیکال (از نظر ساختار ظاهری)

کندل‌ها بسته به اندازه‌ی بدنه، سایه‌ها، و نحوه‌ی بسته‌شدن قیمت در بازه زمانی، اطلاعات مختلفی از روان‌شناسی بازار به ما می‌دهند. مفهوم کندل ها در چارت قیمت می تواند بسیار تعیین کننده باشد.

کندل فول‌بادی (Full Body)

کندلی با بدنه‌ی بزرگ و سایه‌های کوتاه یا بدون سایه است. این نوع کندل معمولاً در روندهای قوی ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده‌ی قدرت زیاد خریداران (در کندل صعودی) یا فروشندگان (در کندل نزولی) است.
✅ اگر سبز باشد: خریداران قوی هستند و احتمال ادامه رشد وجود دارد.
✅ اگر قرمز باشد: فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند.

کندل فول بادی در کندل شناسی

کندل دوجی (Doji)

کندلی که قیمت باز و بسته‌شدن آن تقریباً برابر است (یا بسیار نزدیک). این کندل بدنه بسیار کوچک و اغلب سایه‌های بلندی دارد.
🔸 در نمودار کندلی دوجی‌ها نشانه‌ای از بی‌تصمیمی شدید بازار هستند.
🔸 بسته به محل ظاهر شدن، ممکن است هشدار برگشت روند باشند.

 انواع مختلف دوجی

  • دوجی پایه‌بلند (Long-legged Doji)

  • دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)

  • دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)

  • دوجی چهار قیمت (Four Price Doji)

سنگ قبر، سنجاقک، دوجی کلاسیک و … در کندل شناسی پیشرفته بررسی می‌شوند.

کندل دوجی در کندل شناسی

کندل پین‌بار (Pin Bar)

کندلی با سایه بلند و بدنه کوچک است که نشان‌دهنده‌ی رد شدن قیمت از یک سطح کلیدی است. سایه‌ی بلند آن، ناتوانی بازار در حفظ قیمت در آن ناحیه را نشان می‌دهد.

🔸 اگر سایه بالا بلند باشد:
 پین‌بار نزولی (Bearish Pin Bar) – فروشندگان از بالا قیمت را پایین کشیده‌اند، احتمال ریزش زیاد است.

🔸 اگر سایه پایین بلند باشد:
 پین‌بار صعودی (Bullish Pin Bar) – خریداران از کف وارد شده‌اند و قیمت را بالا برده‌اند، نشانه رشد قیمت.

 پین‌بار یکی از مهم‌ترین کندل‌ها در پرایس‌اکشن است و معمولاً در نواحی حمایت و مقاومت یا پولبک‌ها سیگنال خوبی برای ورود می‌دهد.

کندل چکش یا پین بار در کندل شناسی

کندل ماروبوزو (Marubozu)

کندلی بدون سایه (یا با سایه بسیار کوتاه) با بدنه ای فوق بزرگ که در میان دیگر کندل می درخشد. معمولا بدنه آن 3 تا 5 برابر بزرگتر از متوسط کندل های نمودار است.
🟩 ماروبوزو سبز: خریداران کاملاً بازار را در دست داشته‌اند.
🟥 ماروبوزو قرمز: فروشندگان بدون مزاحمت قیمت را پایین آورده‌اند.
سیگنال قوی برای ادامه روند یا شروع حرکت جدید.

کندل فول بادی در کندل شناسی
کندل مارابوزو شبیه کندل فول بادی است با این تفاوت که بدنه خیلی بلندی دارد.

10 الگوی کندلی مهم در کندل شناسی

1- الگوی اینگلف (Engulfing Pattern)

کندل اینگلفینگ یا کندل اینگلف یکی از مهم‌ترین و قابل‌اعتمادترین الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال است که معمولا در نقاط برگشتی بازار دیده می‌شود. این الگو از دو کندل تشکیل می‌شود و به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: 

اینگلف صعودی چیست؟

الگوی اینگلف صعودی زمانی شکل می‌گیرد که یک کندل بزرگ سبز (یا سفید) به طور کامل بدنه کندل قبلی که قرمز (یا مشکی) بوده را بپوشاند. این یعنی قیمت باز شدن کندل دوم پایین‌تر از کندل اول بوده، اما قیمت بسته‌شدن آن بالاتر از کندل قبلی بسته شده است. این ساختار نشان‌دهنده تغییر قدرت از فروشنده‌ها به خریداران است و اگر در نواحی حمایتی ظاهر شود، می‌تواند نشانه‌ای قوی برای آغاز روند صعودی باشد.

اینگلف نزولی چیست؟

در مقابل، الگوی اینگلف نزولی زمانی دیده می‌شود که یک کندل بزرگ قرمز (یا مشکی) به طور کامل بدنه کندل قبلی سبز (یا سفید) را در بر بگیرد. این الگو بیانگر چرخش قدرت از خریداران به فروشندگان است و اغلب در سقف‌های قیمتی یا نواحی مقاومتی اتفاق می‌افتد. اگر با حجم بالا همراه باشد، هشدار قوی برای آغاز روند نزولی خواهد بود.

✅ نکته:
در تحلیل حرفه‌ای، اینگلف‌ها زمانی اعتبار بیشتری دارند که در نواحی کلیدی (حمایت یا مقاومت) و در جهت روند بزرگ‌تر بازار قرار بگیرند. همچنین حجم معاملات می‌تواند نقش مهمی در تایید قدرت این الگو داشته باشد.

الگوی کندلی اینگلف در کندل شناسی

2- الگوی نفوذی، ابرسیاه یا ابر سفید چیست؟

الگوی کندلی نفوذی یکی از الگوهای بازگشتی در کندل شناسی است که معمولاً در انتهای یک روند ظاهر می‌شود. این الگو از دو کندل تشکیل شده: کندل اول نزولی یا صعودی است، اما کندل دوم براخلاف آن است و بخش زیادی از آن را باز می گردد که نشانه‌ای از ورود معامله گران در سمت مقابل بازار است.

نکته مهم در این الگو این است که کندل دوم باید بیش از سه چهارم کندل قبلی بازگردد. قدرت این الگو نسبت به ایگلف خبلی کمتر است اما در صورت داشتن تاییدیه مناسب می توان از آن استفاده کرد.

الگوی نفوذی صعودی (ابر سفید – Piercing Pattern)

  • در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود.

  • کندل اول نزولی (قرمز) است و کندل دوم صعودی (سبز) که از پایین‌تر باز می‌شود اما حداقل تا نیمه بدنه کندل اول نفوذ می‌کند.

  • خریداران پس از فشار فروش، وارد بازار شده‌اند و روند نزولی در حال تضعیف است.

  • به این حالت، ابر سفید نیز گفته می‌شود؛ چون کندل صعودی مانند یک ابر روشن به درون بدنه کندل تاریک قبلی نفوذ می‌کند.

 الگوی نفوذی نزولی (ابر سیاه – Dark Cloud Cover)

  • در انتهای یک روند صعودی دیده می‌شود.

  • کندل اول صعودی (سبز) است و کندل دوم نزولی (قرمز) که بالاتر باز می‌شود اما تا نیمه بدنه کندل قبلی پایین می‌آید.

  • فشار فروش در حال افزایش است و احتمال چرخش قیمت به سمت پایین وجود دارد.

  • این الگو با نام ابر سیاه هم شناخته می‌شود؛ چون کندل دوم مانند ابری تیره روی کندل قبلی سایه می‌اندازد.

الگوی کندلی نفوذی در کندل شناسی

3- الگوی چکش (Hammer)

  • بدنه کوچک در بالا و سایه پایینی بلند (معمولاً دو برابر بدنه یا بیشتر). سایه بالایی یا ندارد یا بسیار کوتاه است.

  • در پایان یک روند نزولی تشکیل می‌شود.

  • فروشندگان ابتدا قیمت را پایین می‌کشند، اما خریداران وارد شده و قیمت را بالا می‌برند. این واکنش خریداران می‌تواند نشانه‌ای از تغییر جهت روند باشد.

  •  کندل چکش به‌تنهایی سیگنال قطعی نیست و برای ورود، بهتر است منتظر کندل تأیید (کندل صعودی بعدی) بمانید.

  • می‌تواند سبز یا قرمز باشد، اما چکش سبز معمولاً اعتبار بیشتری دارد.

 4- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)

  • بدنه کوچک در پایین و سایه بالایی بلند. سایه پایینی کوتاه یا وجود ندارد.

  • در پایان یک روند نزولی دیده می‌شود.

  • ابتدا خریداران قیمت را بالا می‌برند، اما در ادامه فروشندگان آن را پایین می‌کشند. اگرچه کندل نزولی به نظر می‌رسد، اما نشان می‌دهد خریداران در حال بازگشت هستند و ممکن است کنترل بازار را در آینده به‌دست بگیرند.

  • مانند چکش، برای ورود به معامله بهتر است منتظر کندل تأیید صعودی بمانید.

تفاوت کلیدی بین چکش و چکش وارونه در محل سایه است:

  • چکش سایه بلند در پایین دارد → نشان‌دهنده واکنش قوی خریداران پس از فشار فروش

  • چکش وارونه سایه بلند در بالا دارد → نشانه‌ای از تلاش اولیه خریداران برای بازگشت بازار

این دو الگو زبان رفتار خریداران در انتهای روند نزولی هستند و بخشی از تحلیل روان‌شناسی قیمت در کندل شناسی به حساب می‌آیند.

الگوی کندل چکش و چکش وارونه

5- الگوی کندل هارامی (Harami)

کندل هارامی که در فارسی به آن “مادر باردار” نیز گفته می‌شود، یکی از الگوهای مهم در کندل شناسی است که نشان‌دهنده احتمال توقف یا برگشت روند در بازار است. این الگو هم در حالت صعودی و هم نزولی ظاهر می‌شود و به روان‌شناسی بین خریداران و فروشندگان اشاره دارد.

 هارامی صعودی (Bullish Harami)

  • در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود.

  • کندل اول بزرگ و نزولی است. کندل دوم کوچک‌تر و صعودی است که کاملاً در دل بدنه کندل اول قرار دارد.

  • قدرت فروشندگان در حال کاهش است و خریداران در حال ورود به بازار هستند. این الگو هشدار اولیه‌ای برای برگشت صعودی محسوب می‌شود.

  • هرچند خود الگو معنی دارد، اما برای اطمینان بیشتر باید منتظر کندل تأیید بود.

 هارامی نزولی (Bearish Harami)

  • در انتهای یک روند صعودی دیده می‌شود.

  • کندل اول بزرگ و صعودی است. کندل دوم کوچک و نزولی است که کاملاً درون بدنه کندل قبلی قرار می‌گیرد.

  •  قدرت خریداران در حال کاهش است و فروشندگان در حال بازگشت به بازار هستند. احتمال شروع فاز اصلاحی یا نزولی وجود دارد.

الگوی کندل هارامی یا مادر باردار

6- الگوی کندلی سه کلاغ سیاه 

الگوی کندلی سه کلاغ سیاه

7- الگوی کندلی سه سرباز سفید 

الگوی کندلی سه سرباز سفید در کندل استیک

8- الگوی ستاره شامگاهی (Evening Star)

الگوی ستاره شامگاهی دقیقاً معکوس ستاره صبحگاهی است و به‌عنوان یک الگوی بازگشتی نزولی شناخته می‌شود. این الگو اغلب در پایان روندهای صعودی شکل می‌گیرد و هشداری برای برگشت قیمت به سمت پایین است.

اجزای تشکیل‌دهنده:

  1. کندل اول: یک کندل صعودی قوی با بدنه بلند که نشان‌دهنده ادامه خرید در بازار است.

  2. کندل دوم: یک کندل کوچک (صعودی یا نزولی) که با گپ نسبت به کندل اول ظاهر می‌شود. این کندل حاکی از تردید در بازار است.

  3. کندل سوم: یک کندل نزولی قدرتمند که معمولاً قسمت عمده‌ای از بدنه کندل اول را پوشش می‌دهد. این کندل نشان می‌دهد که قدرت فروشندگان بازگشته و احتمال آغاز یک روند نزولی وجود دارد.

نکات کلیدی:

  • تأیید الگو زمانی قوی‌تر است که کندل سوم با حجم بالاتر و بدنه بزرگ‌تری همراه باشد.

  • در صورتی که این الگو در محدوده‌های مقاومتی یا سقف‌های قیمتی شکل بگیرد، اعتبار آن افزایش می‌یابد.

  • شکسته شدن کف کندل سوم، معمولاً سیگنال ورود برای موقعیت فروش تلقی می‌شود.

الگوی کندلی ستاره شامگاهی

9- الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)

 

الگوی ستاره صبحگاهی یکی از الگوهای بازگشتی صعودی است که معمولاً در پایان یک روند نزولی ظاهر می‌شود و می‌تواند نشانه‌ای از شروع یک روند صعودی باشد. این الگو از سه کندل متوالی تشکیل شده است:

اجزای تشکیل‌دهنده:

  1. کندل اول: یک کندل نزولی قوی با بدنه بلند که نشان‌دهنده ادامه فشار فروش است.

  2. کندل دوم: یک کندل با بدنه کوچک (می‌تواند صعودی یا نزولی باشد) که معمولاً با گپ (Gap) از کندل قبلی جدا می‌شود. این کندل نشانه‌ای از تردید در بازار است.

  3. کندل سوم: یک کندل صعودی قوی که ترجیحاً بخش زیادی از بدنه کندل اول را پوشش می‌دهد. این کندل تأییدی بر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.

نکات کلیدی:

  • حجم معاملات در کندل سوم معمولاً افزایش می‌یابد.

  • هرچه گپ بین کندل اول و دوم واضح‌تر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.

  • این الگو در نواحی حمایتی یا کف قیمتی اهمیت بیشتری دارد.

الگوی کندلی ستاره صبحگاهی

10- الگوی مرد آویزان (Hanging Man)

مرد آویزان یک الگوی بازگشتی نزولی است که در پایان یک روند صعودی شکل می‌گیرد و هشداری برای ضعف خریداران و احتمال شروع فشار فروش محسوب می‌شود. مرددار آویز هم در یرخی کتاب ها آمده است ولی اسامی مهم نیست منطق پشت کندل اهیمت دارد. 

ویژگی‌های ظاهری:

  • کندل دارای بدنه کوچک در بالا و سایه‌ی پایینی بلند (حداقل دو برابر طول بدنه) است.

  • سایه‌ی بالایی یا وجود ندارد یا بسیار کوتاه است.

  • رنگ کندل (صعودی یا نزولی) اهمیت دارد اما الزامی نیست؛ با این حال، نسخه نزولی آن اعتبار بیشتری دارد.

منطق پشت الگو:

در طی تایم‌فریم مورد نظر، ابتدا فشار فروش باعث کاهش شدید قیمت می‌شود (سایه‌ی بلند پایینی)، اما در انتها قیمت تا نزدیکی‌های قیمت آغازین بازمی‌گردد. این رفتار نشان‌دهنده حضور فروشندگان قوی در بازار است، حتی اگر قیمت در نهایت تغییر چندانی نکند.

  • این الگو زمانی معتبرتر است که در نواحی مقاومتی یا پس از یک روند صعودی واضح شکل بگیرد.

  • حجم معاملات بالا در تشکیل کندل مرد آویزان نشانه‌ای از مشارکت جدی فروشندگان است.

  • تأیید نهایی معمولاً با یک کندل نزولی قوی در روز بعد حاصل می‌شود. معامله‌گران حرفه‌ای منتظر این تأیید می‌مانند.

11- الگوی کندل دوجی

الگوی کندل دوجی در کندل شناسی و کندل استیک

نقش حجم معاملات در تحلیل کندل‌ها

حجم معاملات یکی از فاکتورهای مهم برای تایید اعتبار الگوهای کندلی است. به عنوان مثال، یک کندل با بدنه بزرگ و حجم بالا اعتبار بیشتری نسبت به کندلی با حجم پایین دارد. افزایش حجم هنگام شکل‌گیری الگوهای برگشتی یا ادامه‌دهنده، نشان‌دهنده ورود قوی خریداران یا فروشندگان به بازار است. مفهوم کندل ها بیشتر نمایان می کند.

محدودیت‌ها و معایب کندل استیک

اگرچه ابزار قدرتمندی است، اما محدودیت‌هایی نیز دارد. در بازارهای کم‌حجم یا بازاری که نوسانات خیلی کم است، ممکن است الگوهای کندلی سیگنال‌های نادرست یا فیک تولید کنند. همچنین، تحلیل صرفاً بر اساس کندل‌ها بدون توجه به عوامل دیگر بازار می‌تواند ریسک بالایی داشته باشد.

کندل‌ها به تنهایی سیگنال‌های قطعی نیستند و برای تحلیل دقیق‌تر باید در بافت کلی بازار بررسی شوند. این بافت شامل روند کلی بازار، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، و سایر ابزارهای تحلیل پرایس اکشن است. تنها در ترکیب با این عوامل می‌توان به سیگنال‌های کندلی اعتماد کرد و تصمیمات معاملاتی مطمئن‌تری گرفت.

نتیجه‌گیری:

کندل زبان خام بازار است، شناخت ساختار کندل استیک، اولین گام برای درک رفتار قیمت و تحلیل روان‌شناسی بازار است. هر کندل داستانی از تقابل خریداران و فروشندگان در یک بازه زمانی مشخص را روایت می‌کند. بدنه‌ها قدرت را نشان می‌دهند، سایه‌ها تلاش شکست‌خورده‌ی بازار را، و رنگ کندل مسیر غالب را مشخص می‌کند. وقتی این اطلاعات را با تایم‌فریم مناسب و جایگاه کندل در ساختار کلی بازار ترکیب کنید، می‌توانید تصمیم‌هایی آگاهانه‌تر و حرفه‌ای‌تر بگیرید.

اگرچه کندل‌ها به‌تنهایی ابزار قدرتمندی هستند، اما قدرت واقعی آن‌ها زمانی آشکار می‌شود که در کنار نواحی حمایت و مقاومت، روند بازار، و سایر اصول پرایس اکشن تحلیل شوند. فراموش نکنید: یادگیری کندل استیک، پایان مسیر نیست، بلکه شروعی هوشمندانه برای تسلط بر تحلیل بازارهای مالی است. برای تسلط بر تحلیل کندل‌ها، فقط مطالعه تئوری کافی نیست. توصیه می‌شود معامله‌گران مبتدی و حرفه‌ای به صورت مستمر کندل‌ها را روی نمودارهای واقعی در پلتفرم‌هایی مثل متاتریدر یا تریدینگ ویو مشاهده و تمرین کنند. این تمرین عملی باعث درک بهتر و کاربردی‌تر الگوها در شرایط واقعی بازار می‌شود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها